دل تنها

این جوونی ما رو پیر کرد...

دل تنها

این جوونی ما رو پیر کرد...

پیام های کوتاه
  • ۲۶ خرداد ۹۶ , ۰۶:۴۷
    :/
  • ۶ فروردين ۹۶ , ۰۲:۲۷
    دیره
  • ۱۴ اسفند ۹۵ , ۰۹:۵۹
    امان
پیوندها

۱ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

حیوان بودن و عقل داشتن دو تا چیزه که اصلا با هم نمیسازه.

ماها از طرفی حیوانیم؛ با همه نیازها و ویژگی‌هامون. از طرفی هم عاقلیم.

وقتی با حیوانیتم به عقلانیتم نگاه میکنم حس خاصی بهم دست نمیده. ولی امان از وقتی که با عقلانیتم به حیوانیتم نگاه کنم. خیلی سخته. حدود یک ساعته که دارم پاهامو به میسابم به هم از ناراحتی.

رفتم یه چرخی تو اینترنت زدم. چندتا دختر جوون راجب مشکلاتشون حرف زده بودن. شعله دارم میکشم. چیکار کردیم ما با خودمون؟ همش کار و درس و کوفت و زهرمار و هنر و تاریخ و فرهنگ و ادبیات و فلسفه. بابا ما قبل همه اینا حیوونیم. بخند. تو هم بخند به حیوونی که گیر افتاده و فلسفه حالیش نیست.

فلسفه کیلو چنده. وقتی یک دو نشه درس به چه درد میخوره.

نگاه کن تو چشمای جوونی که حیوان نشده دنبال انسان شدنه. تلاش مذبوحانه س.

دیگه دارم عصبانی میشم. چه گوهی داریم میخوریم آخه روی زمین؟

ما واقعا اینجا چیکار میکنیم؟ ما فقیر نیستیم. خود فقریم. فقیر باز یه چیزی داره به نام فقر. ما همونم نداریم. دنبال چیزای بیخود مث سگ داریم میدوییم.

اشتباه گفتم. سگ دنبال چیزای بیخود نمیدوه. حداقل دنبال چیزی میدوه که حیوانیتش رو کامل کنه.

کلام آخر این که کلا تکذیب میکنم هرچی گفتم رو! اگه نفهمیدی چی گفتم فقط فک کن واقعا تکذیب کردم. همین

  • عمران باتمان غلیچ