دل تنها

این جوونی ما رو پیر کرد...

دل تنها

این جوونی ما رو پیر کرد...

پیام های کوتاه
  • ۲۶ خرداد ۹۶ , ۰۶:۴۷
    :/
  • ۶ فروردين ۹۶ , ۰۲:۲۷
    دیره
  • ۱۴ اسفند ۹۵ , ۰۹:۵۹
    امان
پیوندها

۱ مطلب در بهمن ۱۴۰۰ ثبت شده است

امروز داشتم به این فکر میکردم که چرا روزی من تو زمینه‌ی مالی انقدر فراخ بوده (خدا رو شکر) ولی تو زمینه‌ی دیگه‌ای که خودمو به آب و آتیش میزنم قحطیه؟
اگه فرض محال بگیریم که روزی مالی من به خاطر نوع نگرش و کارهاییه که انجام دادم، متناظر اون‌ها توی این زمینه‌ای که گریبانگیرمه چیه؟ یعنی چکار باید بکنم که تو این زمینه هم روزیم فراخ شه؟
اگه فرض محال نگیریم و علتش رو فقط لطف خدا بدونیم، خب چرا این لطف تو زمینه‌ی دیگه شامل حالم نمیشه و داره به آتیشم میکشه؟

البته یه حالت ترسناک دیگه هم وجود داره: شاید روزی مالی هم برای استدراج من باشه. و روزی‌های دیگه رو خدا فقط به بنده‌های خوبش میده.
ولی نه حاجی این نمیتونه درست باشه. اولا حالا من بنده خوبی نیستم قبول؛ ولی دیگه انقدم عوضی نیستم که مستحق استدراج باشم. در حدی که التماس خدا بکنم و بیخیال نشه. ثانیا کلی روزی دیگه هم بهم داده که واقعا آخرتی هستن و ربطی به مال و اینا ندارن. مثلا مادری که برام دعا کنه.

نمیدونم والا. شایدم اصلا اینا رو باید به چشم شرایط عادی جامعه دید که اشکال نداره حالا اگه جایی ریدی!
اما ذهن کمال‌گرای من نمیتونه این کانسپت رو درک کنه. یه چیزی تو ذهنم همیشه میگه بمیر ولی نرین! در حالی که حس میکنم فاز اسلام تحمیل این حجم از فشار نبوده. اما من از تیپ P نیستم. از تیپ J ام. همون تیپی که بهت میگه بمیر ولی نرین. از بیرون قشنگه. مردی که صبرش زیاده. کانش پاره میشه ولی خم به ابرو نمیاره. ولی از درون... اونجایی که خم‌ها نه به ابروها بلکه به قلب‌ها میان... اوضاع فرق میکنه.
این آدما، حتی اگه به بهشت هم برن، چند روز رو دم در به استراحت نیاز دارن...

  • عمران باتمان غلیچ