دوشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۸، ۰۱:۱۴ ق.ظ
تخدیر موضعی
قرار بود اینجا محلی برای یادداشت خاطرات و دلنوشته ها باشه. در پاسخ به بارقههایی از درونگرایی.
اما باز تبدیل شد به چراگاه برونگراییم.
میخواستم اینجا وقتی مینویسم فقط به حرف خودم فکر کنم، نه برداشتی که دیگران ممکنه ازش داشته باشن.
ولی نشد.
پ.ن. قبلا فک میکردم آدما یا برونگران یا درونگرا. تا این که فهمیدم خودم در عین برونگرایی بارقههایی از درونگرایی هم دارم.
پ.ن۲. دوران مدرسه بیشتر درونگرا بودم و سالهای اخیر به شدت تغییر کردم.
پ.ن۳. به عنوان کسی که تجربه هردوش رو داره (بلکه همزمان)، باید بگم برای اطرافیان برونگرایی خوشایند تره. ولی یجورایی مثل مخدر میمونه، وقتی به خودت مراجعه میکنی احساس خلأ عجیبی میکنی.
- ۹۸/۰۳/۲۰